این اصطلاحی بود که در برخورد با هم بندی هایی که مسوول بودن و قوانین خود ساخته الکی میگذاشتند به کار میرفت.
از جمله این قوانین، شب حمام نرو، تو راهرو راه نرو بعد از ساعت خاموشی، بعد از خاموشی برو تو تختت و بیرون نباش این ساعت ظرف نشور، اون ساعت بشور، پرده جلوی تختت رو نکش وگرنه میکَنیمش!!!، پتوت اینجا نباشه، اونجا باشه، پات از تخت آویزون نباشه، روزنامه رو اینجا نخون، اونجا بخون، از همه جالبتر از این شیر آب نخور، با اون شیر صورت نشور، اینجا دست نشور، اونجا ظرف نشور، ... خلاصه که میدیدی قوانین خود ساخته زندانی ها واسه هم بندی هاشون به مراتب آزار دهنده تر از قوانین افسر نگهبان زندان بود. ح
تو چنین حالتی بود که شاکیا میگفتن ببین حبس تو حبسمون کردن! روزی نبود که چنین شکایتی شنیده نشه! ح
از جمله این قوانین، شب حمام نرو، تو راهرو راه نرو بعد از ساعت خاموشی، بعد از خاموشی برو تو تختت و بیرون نباش این ساعت ظرف نشور، اون ساعت بشور، پرده جلوی تختت رو نکش وگرنه میکَنیمش!!!، پتوت اینجا نباشه، اونجا باشه، پات از تخت آویزون نباشه، روزنامه رو اینجا نخون، اونجا بخون، از همه جالبتر از این شیر آب نخور، با اون شیر صورت نشور، اینجا دست نشور، اونجا ظرف نشور، ... خلاصه که میدیدی قوانین خود ساخته زندانی ها واسه هم بندی هاشون به مراتب آزار دهنده تر از قوانین افسر نگهبان زندان بود. ح
تو چنین حالتی بود که شاکیا میگفتن ببین حبس تو حبسمون کردن! روزی نبود که چنین شکایتی شنیده نشه! ح
No comments:
Post a Comment